معنی فارسی porching

B1

عمل نشستن یا گذراندن زمان روی ایوان.

The act of sitting or spending time on a porch.

example
معنی(example):

ما در طول تابستان از نشستن روی ایوان لذت بردیم.

مثال:

We enjoyed porching during the summer.

معنی(example):

نشستن روی ایوان برای گردهمایی‌های خانوادگی عالی است.

مثال:

Porching is great for family gatherings.

معنی فارسی کلمه porching

: معنی porching به فارسی

عمل نشستن یا گذراندن زمان روی ایوان.