معنی فارسی potboy

B1

شخصی که به عنوان خدمتکار در میخانه یا رستوران کار می‌کند.

A boy or young man employed to serve drinks in a tavern.

example
معنی(example):

پسر خدمتکار نوشیدنی‌ها را به مشتریان سرو کرد.

مثال:

The potboy served drinks to the customers.

معنی(example):

در روزگار قدیم، پسر خدمتکار در میخانه‌ها ضروری بود.

مثال:

In the old days, a potboy was essential in taverns.

معنی فارسی کلمه potboy

: معنی potboy به فارسی

شخصی که به عنوان خدمتکار در میخانه یا رستوران کار می‌کند.