معنی فارسی poverish
B1فقر کردن یا کاهش سطح مالی و اجتماعی یک فرد یا جامعه.
To make someone or a community poor or reduce their financial status.
- VERB
example
معنی(example):
جنگهای جاری میتواند فقر ایجاد کند و زندگیهای بسیاری را ویران کند.
مثال:
The ongoing conflict can poverty and destroy many lives.
معنی(example):
تلاشها برای بهبود آموزش ممکن است به جوامع فقیر کمک کند.
مثال:
Efforts to improve education may help to poverty communities.
معنی فارسی کلمه poverish
:
فقر کردن یا کاهش سطح مالی و اجتماعی یک فرد یا جامعه.