معنی فارسی powerfulness
B2کیفیت یا حالت داشتن قدرت، تأثیر یا کنترل.
The quality or state of being powerful; strength or influence.
- NOUN
example
معنی(example):
توانمندی سخنرانی بسیاری را الهام بخشید.
مثال:
The powerfulness of the speech inspired many.
معنی(example):
توانمندی جسمی او به او این امکان را میدهد که در ورزشها برتری داشته باشد.
مثال:
Her physical powerfulness allows her to excel in sports.
معنی فارسی کلمه powerfulness
:
کیفیت یا حالت داشتن قدرت، تأثیر یا کنترل.
