معنی فارسی powermonger

C1

شخصی که به شدت به دنبال قدرت است و برای به دست آوردن آن از هر وسیله‌ای استفاده می‌کند.

A person who seeks to gain and use power, often in an aggressive way.

example
معنی(example):

قدرت طلب همیشه به دنبال کنترل بیشتری بر شرکت بود.

مثال:

The powermonger was always seeking more control over the company.

معنی(example):

او به دوستانش درباره قدرت طلب موجود در گروه سیاسی‌شان هشدار داد.

مثال:

She warned her friends about the powermonger in their political group.

معنی فارسی کلمه powermonger

: معنی powermonger به فارسی

شخصی که به شدت به دنبال قدرت است و برای به دست آوردن آن از هر وسیله‌ای استفاده می‌کند.