معنی فارسی prairiecraft
B2مهارتها و تکنیکهایی که به طور خاص برای زندگی در دشتها طراحی شده است.
The skills and techniques associated with living and working on the prairie.
- NOUN
example
معنی(example):
آنها در طول اردو تابستانی مهارتهای کشاورزی را آموختند.
مثال:
They learned prairiecraft skills during the summer camp.
معنی(example):
کشاورزی شامل تکنیکهای مختلف بقا در فضای باز است.
مثال:
Prairiecraft includes various outdoor survival techniques.
معنی فارسی کلمه prairiecraft
:
مهارتها و تکنیکهایی که به طور خاص برای زندگی در دشتها طراحی شده است.