معنی فارسی prayingwise
B1حکمت یا دروس معنوی که از دعا و نیایش ناشی میشود.
Relating to wisdom derived from prayer or religious observance.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
او همیشه تصمیماتی میگیرد که به نظر میرسد با دعا گرفته شدهاند.
مثال:
He always makes decisions that seem prayingwise.
معنی(example):
رویکرد او به مشکلات اغلب با دعا است.
مثال:
Her approach to problems is often prayingwise.
معنی فارسی کلمه prayingwise
:
حکمت یا دروس معنوی که از دعا و نیایش ناشی میشود.