معنی فارسی preadjustments
B1پیش تنظیمات، مجموعهای از تنظیمات انجام شده قبل از استفاده.
Multiple acts of adjusting something beforehand.
- NOUN
example
معنی(example):
پیش تنظیمات انجام شده دیروز به بهبود کارایی سیستم کمک کرد.
مثال:
The preadjustments made yesterday improved the system's efficiency.
معنی(example):
ما باید پیش تنظیمات را قبل از نهایی کردن پروژه بررسی کنیم.
مثال:
We have to review the preadjustments before finalizing the project.
معنی فارسی کلمه preadjustments
:
پیش تنظیمات، مجموعهای از تنظیمات انجام شده قبل از استفاده.