معنی فارسی preadministration
B1فرآیند و مرحلهای که قبل از شروع اقداماتی برای آمادهسازی انجام میشود.
The act of administering or preparing something beforehand.
- NOUN
example
معنی(example):
مرحله پیشاداره برای موفقیت مطالعه بسیار مهم است.
مثال:
The preadministration phase is crucial for the study's success.
معنی(example):
پیشاداره شامل جمعآوری دادهها قبل از آغاز فرآیند اصلی است.
مثال:
Preadministration involves gathering data before the main process begins.
معنی فارسی کلمه preadministration
:
فرآیند و مرحلهای که قبل از شروع اقداماتی برای آمادهسازی انجام میشود.