معنی فارسی preallotted
B1پیش تخصیص شده، چیزی که از قبل تخصیص داده شده است.
Allocated in advance or predetermined.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
زمان پیش تخصیص داده شده برای ارائه ۳۰ دقیقه بود.
مثال:
The preallotted time for the presentation was 30 minutes.
معنی(example):
بودجه پیش تخصیص داده شده به دلیل هزینههای اضافی تجاوز کرد.
مثال:
The preallotted budget was exceeded due to additional expenses.
معنی فارسی کلمه preallotted
:
پیش تخصیص شده، چیزی که از قبل تخصیص داده شده است.