معنی فارسی preallotting

B1

پیش تخصیص کردن، فرآیند تخصیص یا تعیین منابع قبل از زمان واقعی استفاده.

The act of allocating or assigning in advance.

example
معنی(example):

پیش تخصیص نقش‌ها در پروژه همکاری تیم را بهبود بخشید.

مثال:

Preallotting the roles in the project improved team collaboration.

معنی(example):

او در حال پیش تخصیص منابع برای رویداد ماه آینده است.

مثال:

She is preallotting the resources for the event next month.

معنی فارسی کلمه preallotting

: معنی preallotting به فارسی

پیش تخصیص کردن، فرآیند تخصیص یا تعیین منابع قبل از زمان واقعی استفاده.