معنی فارسی preallow
B1پیش اجازه دادن، اجازه دادن به چیزی قبل از ورود به آن یا استفاده از آن.
To grant permission in advance for an action or access.
- VERB
example
معنی(example):
سیستم دسترسی به برخی ویژگیها را برای کاربران غیر رایگان پیش اجازه میدهد.
مثال:
The system will preallow access to certain features for premium users.
معنی(example):
ما باید تغییرات را قبل از نهایی کردن سند پیش اجازه دهیم.
مثال:
We need to preallow the modifications before finalizing the document.
معنی فارسی کلمه preallow
:
پیش اجازه دادن، اجازه دادن به چیزی قبل از ورود به آن یا استفاده از آن.