معنی فارسی preantiquity

B1

زمانی که قبل از تاریخ باستان وجود داشته است، به طور خاص به دوران قبل از ثبت تاریخ اشاره دارد.

The period of time before antiquity, especially before recorded history.

example
معنی(example):

آثار باستانی به دوره‌ی پیش‌از‌عصر باستان تعلق دارند.

مثال:

The artifacts date back to the preantiquity period.

معنی(example):

پیش‌از‌عصر باستان به زمانی اشاره دارد که قبل از تاریخ ثبت شده است.

مثال:

Preantiquity refers to the time before recorded history.

معنی فارسی کلمه preantiquity

: معنی preantiquity به فارسی

زمانی که قبل از تاریخ باستان وجود داشته است، به طور خاص به دوران قبل از ثبت تاریخ اشاره دارد.