معنی فارسی preanticipated
B1پیشبینی شده، به رویدادهایی اشاره دارد که از قبل پیشبینی شدهاند.
Predicted or expected before they happen.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
تغییرات توسط تیم مدیریت پیشبینی شده بود.
مثال:
The changes were preanticipated by the management team.
معنی(example):
نتایج پیشبینی شده به برنامهریزی مؤثر کمک میکنند.
مثال:
Preanticipated outcomes help in planning effectively.
معنی فارسی کلمه preanticipated
:
پیشبینی شده، به رویدادهایی اشاره دارد که از قبل پیشبینی شدهاند.