معنی فارسی preanticipating

B1

پیش بینی پیش از وقوع یک اتفاق یا روند، به معنای آماده شدن برای آنچه ممکن است اتفاق بیفتد.

To predict or expect something before it actually happens.

example
معنی(example):

دانشمند نتایج آزمایش را پیش‌بینی می‌کند.

مثال:

The scientist is preanticipating the results of the experiment.

معنی(example):

با پیش‌بینی روندها، شرکت می‌تواند استراتژی خود را به‌طور مؤثری تنظیم کند.

مثال:

By preanticipating trends, the company can adjust its strategy effectively.

معنی فارسی کلمه preanticipating

: معنی preanticipating به فارسی

پیش بینی پیش از وقوع یک اتفاق یا روند، به معنای آماده شدن برای آنچه ممکن است اتفاق بیفتد.