معنی فارسی prebeliever

B1

پیش‌باور، کسی که به چیزی قبل از اثبات آن اعتقاد دارد.

A person who holds beliefs prior to having evidence.

example
معنی(example):

او به عنوان یک پیش‌باور در ایده‌های جدید شناخته شده بود.

مثال:

She was known as a prebeliever in the new ideas.

معنی(example):

به عنوان یک پیش‌باور، او از ابتدای کار از پروژه حمایت کرد.

مثال:

As a prebeliever, he supported the project from the beginning.

معنی فارسی کلمه prebeliever

: معنی prebeliever به فارسی

پیش‌باور، کسی که به چیزی قبل از اثبات آن اعتقاد دارد.