معنی فارسی prebelieving

B1

پیش‌باوری، فرایند اعتقاد به چیزی پیش از رسیدن به شواهد.

The act of believing something in advance.

example
معنی(example):

پیش‌باوری می‌تواند منجر به خوش‌بینی در شرایط سخت شود.

مثال:

Prebelieving can lead to optimism in tough situations.

معنی(example):

رویکرد پیش‌باوری او تاثیر مثبتی بر روی دیگران گذاشت.

مثال:

His prebelieving approach influenced others positively.

معنی فارسی کلمه prebelieving

: معنی prebelieving به فارسی

پیش‌باوری، فرایند اعتقاد به چیزی پیش از رسیدن به شواهد.