معنی فارسی preblessing

B1

عمل برکت دادن به چیزی قبل از وقوع یک رویداد یا وضعیت خاص.

The act of blessing something in advance; a blessing done prior to an event.

example
معنی(example):

برکت پیشین خانه جدید آرامش را به خانواده آورد.

مثال:

The preblessing of the new house brought peace to the family.

معنی(example):

آنها یک مراسم برکت پیشین برای کسب‌وکار جدید خود گرفتند.

مثال:

They held a preblessing ceremony for their new business.

معنی فارسی کلمه preblessing

: معنی preblessing به فارسی

عمل برکت دادن به چیزی قبل از وقوع یک رویداد یا وضعیت خاص.