معنی فارسی preblockaded
B1محاصره شده پیش از وقوع یک حادثه، به ویژه برای جلوگیری از ورود یا خروج مواد.
Blocked or restricted access to an area before an event occurs.
- VERB
example
معنی(example):
شهر پیش از محاصره شده بود تا از ورود مواد غذایی جلوگیری شود.
مثال:
The city was preblockaded to prevent supplies from entering.
معنی(example):
نیروهای نظامی منطقه را پیش از محاصره کردند تا وضعیت را کنترل کنند.
مثال:
The military forces preblockaded the area to control the situation.
معنی فارسی کلمه preblockaded
:
محاصره شده پیش از وقوع یک حادثه، به ویژه برای جلوگیری از ورود یا خروج مواد.