معنی فارسی preblockade
B1اقدامات و تدابیری است که قبل از وقوع یک تحریم یا جلوگیری از دسترسی به یک منطقه انجام میشود.
Measures taken prior to a blockade to either implement it or mitigate its effects.
- NOUN
example
معنی(example):
اقدامات پیشتحریم برای جلوگیری از درگیری انجام شد.
مثال:
The preblockade measures were put in place to prevent conflict.
معنی(example):
آنها قبل از مذاکره تاکتیکهای پیشتحریم را مورد بحث قرار دادند.
مثال:
They discussed the preblockade tactics before the negotiation.
معنی فارسی کلمه preblockade
:
اقدامات و تدابیری است که قبل از وقوع یک تحریم یا جلوگیری از دسترسی به یک منطقه انجام میشود.