معنی فارسی preboils
B1به عمل جوشاندن چیزی به صورت مکرر اشاره دارد.
To boil something in advance, often used in cooking.
- VERB
example
معنی(example):
او هر صبح آب را برای چای خود از قبل جوشانده میکند.
مثال:
He preboils the water for his tea every morning.
معنی(example):
این دستور غذا نیاز دارد که او مواد را از قبل بجوشاند.
مثال:
The recipe requires that she preboils the ingredients.
معنی فارسی کلمه preboils
:
به عمل جوشاندن چیزی به صورت مکرر اشاره دارد.