معنی فارسی precedaneous
B1پیشینی، به موارد یا عناصر اشاره دارد که مقدمهای برای چیزی دیگر هستند.
Existing or occurring before something else.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
عناصر پیشین در داستان به ایجاد تعلیق کمک میکند.
مثال:
The precedaneous elements in the story help build suspense.
معنی(example):
برخی از حقایق در یک بحث به عنوان پیشین در نظر گرفته میشوند.
مثال:
Certain facts are considered precedaneous in a debate.
معنی فارسی کلمه precedaneous
:
پیشینی، به موارد یا عناصر اشاره دارد که مقدمهای برای چیزی دیگر هستند.