معنی فارسی preclaim
B1اعلام یا ثبت حقایق یا حقایق قبل از وقوع یک رویداد.
To declare or assert rights or facts before an event takes place.
- VERB
example
معنی(example):
آنها تصمیم گرفتند حقوق خود را قبل از جلسه پیشثبت کنند.
مثال:
They decided to preclaim their rights before the meeting.
معنی(example):
مهم است که هرگونه خسارت را در قرارداد پیشثبت کنید.
مثال:
It's essential to preclaim any damages in the contract.
معنی فارسی کلمه preclaim
:
اعلام یا ثبت حقایق یا حقایق قبل از وقوع یک رویداد.