معنی فارسی precognize
B2پیشبینی کردن یا آگاهی یافتن از وقایع آینده.
To perceive or know something in advance.
- VERB
example
معنی(example):
بعضی افراد ادعا میکنند که میتوانند رویدادهای آینده را پیشبینی کنند.
مثال:
Some people claim they can precognize future events.
معنی(example):
کسی که رویا میبیند ادعا کرد که میتواند سرنوشت مردم را پیشبینی کند.
مثال:
The psychic claimed she could precognize people's fates.
معنی فارسی کلمه precognize
:
پیشبینی کردن یا آگاهی یافتن از وقایع آینده.