معنی فارسی precomparison
B1پیشمقایسه به عمل یا فرایند مقایسه کردن قبل از انتخاب نهایی اشاره دارد.
The process of comparing items prior to making a decision.
- NOUN
example
معنی(example):
پیشمقایسه برای تصمیم نهایی ضروری بود.
مثال:
The precomparison was essential for the final decision.
معنی(example):
او یک پیشمقایسه از مدلهای قبلی انجام داد.
مثال:
She conducted a precomparison of the previous models.
معنی فارسی کلمه precomparison
:
پیشمقایسه به عمل یا فرایند مقایسه کردن قبل از انتخاب نهایی اشاره دارد.