معنی فارسی precompel

B1

پیش‌مجبور کردن به عمل وادار کردن یا اجبار به انجام کاری اشاره دارد.

To force or coerce someone into doing something beforehand.

example
معنی(example):

مدارک می‌توانند هیئت منصفه را به تصمیم‌گیری مجبور کنند.

مثال:

The evidence can precompel the jury to make a decision.

معنی(example):

آنها تلاش کردند تا مخاطب را به توافق با دیدگاه خود مجبور کنند.

مثال:

They tried to precompel the audience to agree with their viewpoint.

معنی فارسی کلمه precompel

: معنی precompel به فارسی

پیش‌مجبور کردن به عمل وادار کردن یا اجبار به انجام کاری اشاره دارد.