معنی فارسی precompelled
B1ناچار کردن، به معنای داشتن احساس اجبار یا الزامی برای انجام کاری.
To have a strong feeling of being forced to do something.
- VERB
example
معنی(example):
او احساس کرد که ناچار است به دوستش در مشکلات کمک کند.
مثال:
She felt precompelled to help her friend in trouble.
معنی(example):
قوانین کشور شهروندان را ناچار به پیروی از قوانین ترافیکی میکرد.
مثال:
The laws of the land precompelled citizens to follow traffic rules.
معنی فارسی کلمه precompelled
:
ناچار کردن، به معنای داشتن احساس اجبار یا الزامی برای انجام کاری.