معنی فارسی precomplication
B1پیشپیچیدگی، پیچیدگی یا مشکلاتی است که قبل از شروع یک کار یا پروژه ایجاد میشود.
The state of becoming complicated or complex before the actual occurrence of an event.
- NOUN
example
معنی(example):
ما باید از پیشپیچیدگی در هنگام برنامهریزی پروژه اجتناب کنیم.
مثال:
We must avoid precomplication when planning the project.
معنی(example):
پیشپیچیدگی مسئله آن را حل کردن را دشوارتر کرد.
مثال:
The precomplication of the issue made it harder to solve.
معنی فارسی کلمه precomplication
:
پیشپیچیدگی، پیچیدگی یا مشکلاتی است که قبل از شروع یک کار یا پروژه ایجاد میشود.