معنی فارسی precompose

B2

پیش‌نویس کردن به معنای تهیه یک نسخه اولیه یا پایه از یک اثر قبل از تکمیل آن است.

To compose or prepare something in advance.

example
معنی(example):

قبل از ارائه، باید افکار خود را پیش‌نویس کنید.

مثال:

Before the presentation, you should precompose your thoughts.

معنی(example):

او تصمیم گرفت موسیقی را پیش‌نویس کند قبل از اینکه آن را اجرا کند.

مثال:

She decided to precompose the music before performing it.

معنی فارسی کلمه precompose

: معنی precompose به فارسی

پیش‌نویس کردن به معنای تهیه یک نسخه اولیه یا پایه از یک اثر قبل از تکمیل آن است.