معنی فارسی preconceal
B1پنهان کردن چیزی قبل از اینکه بهطور علنی ارائه شود.
To hide something before it is officially revealed.
- VERB
example
معنی(example):
او تصمیم گرفت که برنامههایش را تا زمان برگزاری جشن غافلگیری، پنهان کند.
مثال:
She decided to preconceal her plans until the surprise party.
معنی(example):
برای پنهان کردن جزئیات، آنها همه چیز را مخفی نگه داشتند.
مثال:
To preconceal the details, they kept everything secret.
معنی فارسی کلمه preconceal
:
پنهان کردن چیزی قبل از اینکه بهطور علنی ارائه شود.