معنی فارسی preconcertion
B1هماهنگی پیش از یک رویداد موسیقی، فرآیند انجام برنامهریزی و آمادهسازی قبل از یک کنسرت.
The act of preparing and organizing for a concert or performance.
- NOUN
example
معنی(example):
هماهنگی پیش از کنسرت نوازندگان برای یک اجرا عالی ضروری بود.
مثال:
The preconcertion of the musicians was essential for a great performance.
معنی(example):
جلسه هماهنگی پیش از کنسرت به همه کمک کرد تا نقشهای خود را درک کنند.
مثال:
The preconcertion meeting helped everyone understand their roles.
معنی فارسی کلمه preconcertion
:
هماهنگی پیش از یک رویداد موسیقی، فرآیند انجام برنامهریزی و آمادهسازی قبل از یک کنسرت.