معنی فارسی preconsoidate

B1

پیش‌توده کردن به جمع‌آوری و تجمیع منابع یا تلاش‌ها برای استفاده بهینه اشاره دارد.

To gather or consolidate resources or efforts beforehand.

example
معنی(example):

آنها قصد دارند منابع را برای پروژه آینده پیش‌توده کنند.

مثال:

They plan to preconsoidate the resources for the upcoming project.

معنی(example):

ما تلاش‌های خود را برای دستیابی به نتایج بهتر پیش‌توده خواهیم کرد.

مثال:

We will preconsoidate our efforts to achieve better results.

معنی فارسی کلمه preconsoidate

: معنی preconsoidate به فارسی

پیش‌توده کردن به جمع‌آوری و تجمیع منابع یا تلاش‌ها برای استفاده بهینه اشاره دارد.