معنی فارسی preconsole
B1پیشدلداری به بیان حمایتی قبل از وقوع یک رویداد حزنانگیز اشاره دارد.
To provide comfort or reassurance before a potentially upsetting situation.
- VERB
example
معنی(example):
او سعی کرد قبل از رسیدن خبر سخت، به دوستش دلدارى دهد.
مثال:
He tried to preconsole his friend before the difficult news came.
معنی(example):
آنها قبل از اخراج، به کارمندان دلدارى ارائه کردند.
مثال:
They offered to preconsole the employees before the layoffs.
معنی فارسی کلمه preconsole
:
پیشدلداری به بیان حمایتی قبل از وقوع یک رویداد حزنانگیز اشاره دارد.