معنی فارسی preconsolation

B1

پیش‌دلداری به نوعی دلگرمی یا حمایت عاطفی قبل از وقوع یک رویداد ناخوشایند اطلاق می‌شود.

Offering support or comfort before an event that may cause distress.

example
معنی(example):

در طول جلسه، آنها به تیم پیش‌دلداری دادند.

مثال:

During the meeting, they offered preconsolation to the team.

معنی(example):

پیش‌دلداری به کاهش نگرانی‌های آنها در مورد تغییرات کمک کرد.

مثال:

The preconsolation helped ease their fears about the changes.

معنی فارسی کلمه preconsolation

: معنی preconsolation به فارسی

پیش‌دلداری به نوعی دلگرمی یا حمایت عاطفی قبل از وقوع یک رویداد ناخوشایند اطلاق می‌شود.