معنی فارسی preconsolidate
B1پیشمتحد کردن به معنای جمعآوری و یکپارچهسازی منابع، داراییها یا اطلاعات قبل از یک رویداد یا تغییر مهم است.
The act of gathering and integrating resources, assets, or data ahead of a significant event or change.
- VERB
example
معنی(example):
این شرکت تصمیم گرفت داراییهای خود را قبل از ادغام پیشمتحد کند.
مثال:
The company decided to preconsolidate its assets before the merger.
معنی(example):
ما باید منابع خود را برای بهبود کارآمدی پیشمتحد کنیم.
مثال:
We should preconsolidate our resources to improve efficiency.
معنی فارسی کلمه preconsolidate
:
پیشمتحد کردن به معنای جمعآوری و یکپارچهسازی منابع، داراییها یا اطلاعات قبل از یک رویداد یا تغییر مهم است.