معنی فارسی precorrectness

B2

درستی یا صحتی که پیش از وقوع عمل یا فرایند سنجیده می‌شود.

The quality of being correct or accurate in advance.

example
معنی(example):

درستی پیشین او همه را تحت تأثیر قرار داد.

مثال:

The precorrectness of his approach impressed everyone.

معنی(example):

در ریاضیات، درستی پیشین پاسخ‌ها بسیار ضروری است.

مثال:

In mathematics, the precorrectness of the answers is crucial.

معنی فارسی کلمه precorrectness

: معنی precorrectness به فارسی

درستی یا صحتی که پیش از وقوع عمل یا فرایند سنجیده می‌شود.