معنی فارسی predilect
B1علاقه یا تمایل قوی به یک چیز خاص یا نوع خاصی از چیزها.
A strong liking or preference for a specific thing or type of things.
- NOUN
example
معنی(example):
او بر ادبیات کلاسیک نسبت به ژانرهای مدرن تمایل دارد.
مثال:
She has a predilect for classic literature over modern genres.
معنی(example):
تمایل او به غذای تند انتخابهای غذایی را هیجانانگیز میکند.
مثال:
His predilect for spicy food makes dining choices exciting.
معنی فارسی کلمه predilect
:
علاقه یا تمایل قوی به یک چیز خاص یا نوع خاصی از چیزها.