معنی فارسی prediligently
B1به طور دقیق و هوشمندانه، به ویژه در انجام کارها.
In a careful and meticulous manner.
- ADVERB
example
معنی(example):
او با دقت کار کرد تا پروژه را به موقع تمام کند.
مثال:
She worked prediligently to complete the project on time.
معنی(example):
او قبل از تصمیمگیری، دادهها را با دقت بررسی کرد.
مثال:
He examined the data prediligently before making a decision.
معنی فارسی کلمه prediligently
:
به طور دقیق و هوشمندانه، به ویژه در انجام کارها.