معنی فارسی prediscern

B2

به معنای توانایی شناخت یا تشخیص مسائل یا وضعیت‌ها قبل از وقوع آن‌ها.

To foresee or recognize something before it happens.

example
معنی(example):

مهم است که قبل از تصمیم‌گیری، نتایج احتمالی را پیشاپیش درک کنیم.

مثال:

It's important to prediscern possible outcomes before making a decision.

معنی(example):

او می‌توانست مشکلات را در تعاملات تیمی از ابتدا درک کند.

مثال:

She could prediscern trouble in the team's dynamics early on.

معنی فارسی کلمه prediscern

: معنی prediscern به فارسی

به معنای توانایی شناخت یا تشخیص مسائل یا وضعیت‌ها قبل از وقوع آن‌ها.