معنی فارسی prediscover
B1پیشاپیش کشف کردن، به معنای شناسایی یک موضوع یا شیء قبل از وقوع آن.
To uncover or identify something before it becomes known.
- VERB
example
معنی(example):
آنها امیدوارند منابع جدیدی را برای پروژه خود پیشاپیش کشف کنند.
مثال:
They hope to prediscover new resources for their project.
معنی(example):
دانشمندان هدف دارند تا راهحلهای پیشاپیش کشف شده برای مشکلات اقلیمی ارائه دهند.
مثال:
Scientists aim to prediscover solutions to climate issues.
معنی فارسی کلمه prediscover
:
پیشاپیش کشف کردن، به معنای شناسایی یک موضوع یا شیء قبل از وقوع آن.