معنی فارسی prediscourse
B1پیشاپیش سخنرانی، به معنی بحث و گفتگویی که پیش از رویداد اصلی انجام میگیرد.
A discussion that occurs prior to the main discourse.
- NOUN
example
معنی(example):
کمیته یک جلسه پیشاپیش سخنرانی قبل از مباحثه اصلی برگزار کرد.
مثال:
The committee held a prediscoursing session before the main debate.
معنی(example):
یک استراتژی پیشاپیش سخنرانی میتواند استدلالات را برای تیم روشن کند.
مثال:
A prediscoursing strategy can clarify arguments for the team.
معنی فارسی کلمه prediscourse
:
پیشاپیش سخنرانی، به معنی بحث و گفتگویی که پیش از رویداد اصلی انجام میگیرد.