معنی فارسی predisplacement
B1جابهجایی پیشین، به تحول یا تغییر مکان یک شیء یا ساختار قبل از وقوع رویدادهای خاص اشاره دارد.
The act of moving or shifting something prior to a specific event or action.
- NOUN
example
معنی(example):
جابهجایی پیشین اشیاء میتواند منجر به نتایج پیشبینینشده شود.
مثال:
The predisplacement of objects can lead to unexpected outcomes.
معنی(example):
درک جابهجایی پیشین برای مدلسازی دقیق ضروری است.
مثال:
Understanding predisplacement is crucial for accurate modeling.
معنی فارسی کلمه predisplacement
:
جابهجایی پیشین، به تحول یا تغییر مکان یک شیء یا ساختار قبل از وقوع رویدادهای خاص اشاره دارد.