معنی فارسی preferability
B2برتر بودن یا مطلوب بودن چیزی نسبت به گزینههای دیگر.
The quality of being preferable or more desirable compared to others.
- NOUN
example
معنی(example):
این موضوع که برتری کلاسهای آنلاین بر کلاسهای سنتی بیشتر مورد بحث قرار میگیرد.
مثال:
The preferability of online classes over traditional classes is often discussed.
معنی(example):
بسیاری از دانشآموزان از برتری زمانبندی انعطافپذیر قدردانی میکنند.
مثال:
Many students appreciate the preferability of a flexible schedule.
معنی فارسی کلمه preferability
:
برتر بودن یا مطلوب بودن چیزی نسبت به گزینههای دیگر.