معنی فارسی preferableness

B2

حالت یا ویژگی برتر بودن و اولویت داشتن بر گزینه‌های دیگر.

The quality of being preferable or having preference over others.

example
معنی(example):

برتری مواد خاص برای ساخت و ساز بسیار حیاتی است.

مثال:

The preferableness of certain materials for building is crucial.

معنی(example):

ترجیح ایمنی برتر بودن طراحی را افزایش می‌دهد.

مثال:

Preference for safety enhances the preferableness of the design.

معنی فارسی کلمه preferableness

: معنی preferableness به فارسی

حالت یا ویژگی برتر بودن و اولویت داشتن بر گزینه‌های دیگر.