معنی فارسی preferral

B1

تمایل به ترجیح یک گزینه خاص به دیگری به عنوان ترجیحات فرد.

The act of preferring one thing over another, reflecting an individual's choice.

example
معنی(example):

او تمایل بیشتری به موسیقی کلاسیک نسبت به مدرن داشت.

مثال:

He had a preferral for classical music over modern.

معنی(example):

تمایل او به مکان‌های ساکت او را یک درون‌گرا می‌سازد.

مثال:

Her preferral for quiet places makes her an introvert.

معنی فارسی کلمه preferral

: معنی preferral به فارسی

تمایل به ترجیح یک گزینه خاص به دیگری به عنوان ترجیحات فرد.