معنی فارسی preferredness

B1

حالتی که در آن فرد یا چیزی نسبت به موارد دیگر ترجیح داده می‌شود.

The quality of being preferred or chosen over other options.

example
معنی(example):

تمایل او به حیوانات خانگی از انتخاب او معلوم بود.

مثال:

Her preferredness for pets was clear from her choice.

معنی(example):

تمایل به غذاهای خاص از فردی به فرد دیگر متفاوت است.

مثال:

Preferredness for certain foods varies from person to person.

معنی فارسی کلمه preferredness

: معنی preferredness به فارسی

حالتی که در آن فرد یا چیزی نسبت به موارد دیگر ترجیح داده می‌شود.