معنی فارسی prefiguration
B1پیشنمایش، به معنای نشان دادن یا نمایان کردن جنبههای آتی یا مفهوم یک چیز در زمان حاضر است.
The act of representing or foreshadowing something in advance.
- NOUN
example
معنی(example):
پیشنمایش شخصیت اصلی در فصلهای ابتدایی واضح بود.
مثال:
The prefiguration of the main character was evident in the early chapters.
معنی(example):
فیلسوف درباره پیشنمایش ایدهها در تاریخ صحبت کرد.
مثال:
The philosopher discussed the prefiguration of ideas in history.
معنی فارسی کلمه prefiguration
:
پیشنمایش، به معنای نشان دادن یا نمایان کردن جنبههای آتی یا مفهوم یک چیز در زمان حاضر است.