معنی فارسی prefulgence

B1

درخشش پیشاپیش، به معنای درخشش و تابش زودهنگام ضوابط و ویژگی‌هایی از نور.

The quality of being bright and luminous beforehand.

example
معنی(example):

درخشش پیشاپیش رنگ‌ها در غروب شگفت‌انگیز بود.

مثال:

The prefulgence of colors in the sunset was breathtaking.

معنی(example):

هنرمندان معمولاً به دنبال درخشش پیشاپیش در نقاشی‌های خود هستند.

مثال:

Artists often seek prefulgence in their paintings.

معنی فارسی کلمه prefulgence

: معنی prefulgence به فارسی

درخشش پیشاپیش، به معنای درخشش و تابش زودهنگام ضوابط و ویژگی‌هایی از نور.