معنی فارسی prefulgency

B1

درخشش پیشاپیش، ویژگی به کار رفته برای توصیف تابش نوری که قبل از زمان به نظر می‌رسد.

The state of being bright and radiant in advance.

example
معنی(example):

درخشش پیشاپیش نور باعث شد که اتاق احساس گرما کند.

مثال:

The prefulgency of the light made the room feel warm.

معنی(example):

پژوهشگران در حال مطالعه درخشش پیشاپیش مواد خاصی هستند.

مثال:

Researchers are studying the prefulgency of certain materials.

معنی فارسی کلمه prefulgency

: معنی prefulgency به فارسی

درخشش پیشاپیش، ویژگی به کار رفته برای توصیف تابش نوری که قبل از زمان به نظر می‌رسد.