معنی فارسی prehensible
B2قابل دریافت، به ویژگیای اطلاق میشود که به توانایی گرفتن و نگهداشتن اشیاء اشاره دارد.
Able to grasp or seize, especially by a limb or organ.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
دست میمون قابل دریافت است و به آن اجازه میدهد که شاخهها را بگیرد.
مثال:
The monkey's hand is prehensible, allowing it to grasp branches.
معنی(example):
برخی از گونهها دارای دمی قابل گرفتن هستند که به آنها کمک میکند تا به اشیاء چنگ بزنند.
مثال:
Certain species have prehensible tails that help them hold onto things.
معنی فارسی کلمه prehensible
:
قابل دریافت، به ویژگیای اطلاق میشود که به توانایی گرفتن و نگهداشتن اشیاء اشاره دارد.